۱۴۰۴/۰۷/۱۱
زندان قرچک ورامین، که از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران بهعنوان «نمونهای از ندامتگاه زنان با امکانات مناسب» معرفی میشود، در واقع یکی از ناانسانیترین و غیراستانداردترین محیطهای بازداشت زنان در کشور است؛ مکانی که بهجای اصلاح و بازپروری، به کانونی از نقض سازمانیافته حقوق بشر، کرامت انسانی و حقوق کودکان بدل شده است.
این زندان که در اصل ساختمانی متروکه و صنعتی بوده و بعدها بدون زیرساختهای لازم به زندان تبدیل شده، امروز محل نگهداری بیش از هزار زن زندانی با طیفی از جرائم عمومی تا سیاسی است. گزارشهای متعدد از منابع معتبر، از جمله سازمانهای حقوق بشری، رسانههای مستقل، و شهادت زندانیان سابق، همگی حاکی از وجود شرایط فیزیکی، بهداشتی و انسانی بسیار وخیم در این زنداناند:
ندامتگاه نسوان شهرستان ری (زندان قرچک ورامین)که مرغداری صنعتی، سپس کمپ ترک اعتیاد مردان و از حدود سال ۱۳۹۰ تبدیل به زندان زنان شد.این زندان تعداد ۱۲ بند اصلی (از جمله بندهای عمومی، سیاسی، مادران، مشاوره، انتظامی و قرنطینه) دارد.
گنجایش اصلی هر بند: حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر، اما در عمل بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر در هر بند نگهداری میشوند.و با توجه به گزارش منابع حقوق بشری در سال ۱۴۰۴جمعیت کلی به طور تخمینی حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰۰ زن زندانی است و این در صورتی است که تراکم جمعیتی در بسیاری از بندها دو تا سه برابر ظرفیت رسمی است.
ترکیب جمعیتی زندانیان شامل زندانیان جرائم عمومی، اکثریت مطلق جمعیت زندان را شامل میشوند (حدود ۸۵٪).
جرائم شامل سرقت، اعتیاد، نزاع، و اتهامات خانوادگی است.بسیاری از این زنان از اقشار فقیر و فاقد دسترسی به وکیل و حمایت قانونی هستند و از طرف خانواده ترد شده و بدون حمایت مالی و ملاقات هستند.
زندانیان سیاسی و عقیدتی:در حال حاضر بر اساس گزارشهای معتبر (تابستان ۱۴۰۴)، حدود ۶۰ تا ۷۰ زندانی سیاسی زن در این زندان نگهداری میشوند.بخشی از آنان پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و بازداشتهای گسترده زنان معترض به حجاب اجباری و فعالان مدنی، از زندان اوین به قرچک منتقل شدهاند.
مادران و کودکان:در بند موسوم به «بند مادران» حدود ۱۰ تا ۲۰ کودک خردسال بههمراه مادران خود زندگی میکنند.این کودکان، که برخی حتی بدون شناسنامه هستند، در محیطی خشن، آلوده و فاقد امکانات رشد، تغذیه و بهداشت زندگی میکنند.
زندان قرچک بهعنوان تنها زندان اختصاصی زنان در ایران شناخته میشود و شرایط آن، از سوی شاهدان، «غیرانسانی» و مشابه «کهریزک دوم» توصیف شده است .
شرایط فیزیکی و بهداشتی :آب آشامیدنی آلوده و ناسالم ، دارای سنگریزه و طعم شور و باد توسط زندانیان خریداری بشود .قطع مکرر آب شیرین و استفاده از آب غیربهداشتی در استحمام و آشپزی.تعداد محدود سرویس بهداشتی وچاههای فاضلاب پر، محیط آلوده، حضور حشرات، رتیل و عقرب. همچنین محیط زندان در منطقه بیابانی، با خطرات زیستی متعدد که رفت و آمد خانواده های زندانیان را با مشکل مواجه کرده است.
تغذیه و سلامت :غذای ناکافی و بیکیفیت و فاقد ارزش تغذیهای بخصوص برای کودکان؛ عدم دسترسی به میوه، سبزیجات و پروتئین.نبود وسایل بهداشت زنان و پوشکهای تاریخ مصرف گذشته برای کوکان و نامرغوب که موجب زخمهای پوستی میشود.عدم رسیگی پزشکی به بیماران و نبود پزشک کوکان و بهداری مشترک با هزاران زندانی بزرگسال .نبود فضای بازی و آموزشی و مهد کودک برای کودکان .
ازدحام شدید و فضای خشن؛ درگیریهای مداوم، فریاد، الفاظ رکیک.تنش روانی زندانیان و مادران زندانی و اثرات مستقیم آن .گزارشهای مستند از آزار جنسی کودکان توسط برخی زندانبانان از سوی منابع حقوق بشر،رفتارهای تحقیرآمیز: آموزش الفاظ زشت از سوی کارکنان و ماموران و آزار روحی و روانی گویای نقض حقوق انسانی برای انسانهایی است که صدایشان از بندهای تاریک و نمور زندان گوش شنوایی ندارند.
سپتامبر سال ۲۰۲۵، بار دیگر نشان داد که زندانیان زن در زندان قرچک ورامین، با وجود تعهدات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران به رعایت حقوق بشر، در معرض خطر مرگ و نقض بنیادیترین حق خود یعنی حق حیات قرار دارند. در این ماه، سه زندانی زن — سودابه اسدی، جمیله عزیزی و سمیه رشیدی — جان خود را در این زندان از دست دادند. گزارشهای میدانی و حقوق بشری حاکی از آن است که علل اصلی فوت این زنان، عدم رسیدگی پزشکی مناسب، تأخیر در انتقال به مراکز درمانی و شرایط غیرانسانی زندان بوده است.
زندان قرچک ورامین، با بیش از هزار زن زندانی، شامل زندانیان جرائم عمومی و حدود ۶۰ تا ۷۰ زندانی سیاسی، و همچنین کودکان خردسال همراه مادران، محیطی است که نه تنها قادر به حفاظت از حیات انسانها نیست، بلکه خود عامل مستقیم و غیرمستقیم آسیب جسمی و روانی آنها شده است. تراکم جمعیت، نبود امکانات پزشکی و دارویی، غذای ناکافی، آب آلوده، و رفتار خشونتآمیز مأموران، مجموعهای از نقض سیستماتیک حقوق اولیه انسانها را شکل میدهد.در زندان قرچک ورامین، حقوق اساسی بشر از جمله حق حیات، سلامت و بهداشت، آزادی از شکنجه و رفتار تحقیرآمیز، حق کودکان به رشد سالم، کرامت انسانی و دسترسی به عدالت به طور سیستماتیک نقض شده است. فوت زندانیان زن، شرایط غیرانسانی نگهداری کودکان، خشونت مأموران و محرومیت از مراقبت پزشکی نمونههای بارز این تخلفات هستند.
این وقایع نشان میدهند که دولت جمهوری اسلامی ایران، علیرغم تعهدات خود به میثاقهای بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، و قواعد نلسون ماندلا، به وظیفه اصلی خود در حفاظت از زندگی و سلامت زندانیان زن و کودکان عمل نکرده است. فوت این سه زن در سپتامبر ۲۰۲۵، نه یک حادثه منفرد، بلکه نشانهای از بحران ساختاری و پایدار در سیستم زندانهای زنان ایران است که نیازمند مداخله فوری و تحقیق مستقل جامعه بینالمللی میباشد.
زندان قرچک ورامین، با بیش از هزار زن زندانی و کودکان خردسال، محیطی است که نه تنها قادر به حفاظت از حیات انسانها نیست، بلکه خود عامل مستقیم و غیرمستقیم آسیب جسمی و روانی آنها شده است. ادامه سکوت و بیعملی، به معنای همدستی ضمنی با نقض حقوق بشر است
خطاب به دولت جمهوری اسلامی ایران
1. دسترسی فوری به مراقبت پزشکی برای تمامی زندانیان زن و کودکان
2. کاهش تراکم جمعیت زندانها و جداسازی زندانیان سیاسی، مادران و کودکان
3. تضمین شفافیت و دسترسی مستقل به زندانها برای نهادهای حقوق بشری
4. پاسخگویی مسئولان زندان در قبال نقض حقوق زندانیان
خطاب به نهادها و جوامع بینالمللی حقوق بشر
1. تشکیل کمیته حقیقتیاب مستقل برای بازدید از زندان قرچک و سایر زندانهای زنان
2. اعمال فشار دیپلماتیک و حقوقی بر ایران برای اجرای استانداردهای بینالمللی
3. انتشار گزارشهای مستند و اطلاعرسانی جهانی برای جلوگیری از ادامه نقض حقوق بشر
هدف؛ افشای بحران انسانی و نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندانهای زنان ایران و ایجاد فشار بینالمللی برای حفاظت از زنان و کودکان زندانی تهیه شده است. ادامه سکوت و بیعملی، به معنای همدستی ضمنی با نقض حقوق بشر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر